آثار و سبک شعری پروین
(بيت36)
گلوبند از ابزار زينتي زنان:
رسم بود براي زيباتر شدن نوزاد و اينكه چشم زخمي نبيند، طلا و تعويذ را به لباس يا
گردن او بياويزند.
گرگ را گفتم تن خردش مدر
دزد را گفتم گلوبندش مدر
(بيت38)
قصه گفتن براي بچه ها كه اين دقيقا كار مادران در كنار بستر فرزندان است:
قصه ها گفتند بي اصل و اساس
دزدها بگماشتند از بهر پاس
(بيت45)
نخ ريسي از شغل هاي زنان در قديم بوده است:
چاه ها لبريز كردند از فساد
رشته ها رشتند در دوك عناد
(بيت46)
مادران با مهرباني بچه هايشان را بزرگ مي كنند:
كردمش با مهرباني ها بزرگ
شد بزرگ و تيره دل تر شد ز گرگ
(بيت56)
اكنون به بررسي مختصات سبكي اين شعر به لحاظ آوايي و لغوي و ادبي مي پردازيم. در
شعر مورد نظر واژه ي «موسي» سه بار تكرار شده، در حالي كه در شعر حميدي هشت بار و
اين نشان مي دهد كه چون محور شعر پروين، مادر موسي است نه موسي، بنابراين شايد به
لحاظ سليقه يا ناخواسته از اين واژه بيشتر استفاده كرده است.
از آن جايي كه اشعار پروين الهام گرفته از ناصر خسرو است، بنابراين شايد برخي
جانوراني كه در شعر آورده به تقليد از اوست مانند عقاب كه از واژگان ديوان ناصر است.
رزمجويي كرد با من چون كسي
خواست ياري از عقاب و كركسي
كردمش با مهرباني ها بزرگ
شد بزرگ و تيره دل تر شد ز گرگ
(بيت56 و...)
تشديد مخفف در واژه ي «پشه»:
پشه اي را حكم فرمودم كه خيز
خاكش اندر ديده ي خودبين بريز
(بيت60)
هم چنين زمان اكثر فعل هايي كه در شعر او آمده، گذشته است و گويا شاعر خاطرات و گفت
هاي ديگران را به ياد مي آورد؛ علاوه بر اين چون داستان الهام گرفته از آيات قرآن
مي باشد، بنابراين زمان آن را گذشته آورده است. مانند: درفكند، گفتم، نمودم، ناايمن
شدند، افراشتند، خواندند و ...
آوردن اندر به جاي در:
كه الهام گرفته از شاعران خراسان است.
وحي آمد كاين چه فكر باطل است
رهرو ما اينك اندر منزل است
(بيت40)
پشه اي را حكم فرمودم كه خيز
خاكش اندر ديده ي خودبين بريز
(بيت60)
جابه جايي اجزاي جمله:
رودها از خود نه طغيان مي كنند
آنچه مي گوييم ما آن مي كنند
(بيت11)
تكرار:
سنگ را گفتم به زيرش نرم شو
برف را گفتم كه آب گرم شو
صبح را گفتم به رويش خنده كن
نور را گفتم دلش را زنده كن
لاله را گفتم كه نزديكش بروي
ژاله را گفتم كه رخسارش بشوي ...
(بيت 30ــ 39)