آثار و سبک شعری پروین
عشق او عشقي است، كه از عشق ها جداست و اصطرلاب اسرار خداست، عشق رسيدن به حق و عشق
به مردم، عشق يكي شدن با خداست.
در قطعه هايش مهر مادري و لطافت خود را از زبان مادران فقير و مادران دلسوز و
غمگسار بيان مي كند و به خاطر همين حمايت از بيوه زنان و مادران غم ديده و روح
لطيفش است، كه شعرش ماندگار شده و علاوه بر اين در عين همان حمايت ها و دلسوزي ها
سخنان طنزآميزي را با جديت و مردانگي بيان مي كند كه شعر او را زيباتر و خواندني تر
جلوه مي دهد.
پروين در يكي از زيباترين شعرهايش، كه لطف حق است، همچون
مادري نگران است و در حين انجام وظيفه ي مادري و عمل به دستورهاي خداوند، قطعه قطعه
اش را با سوز جگر و شهامت مردانه مي سرايد و خواننده را با حقايق و افكار بالاتري
آشنا مي سازد. او نفس را مطابق تعبير عرفا مي شناسد، اهريمن را كه روح آرايي با آن
وجود دوزخي كينه اي ديرينه دارد، همه جا در كمين جان پاك آدمي مي داند؛ مهر و عاطفت
و شفقت و علم و فضايل اخلاق را طريقه ي رستگاري دانسته و تشكيل خانواده ي مهربان و
كودكان نورس و سعادت آرام و بي سر و صدا را نتيجه ي حيات مي داند.
او در شعر موسي(لطف حق) توكل بر خدا و قدرت لايزال و مشيت شكست ناپذير الهي و سنت
پيروزي بر باطل را داستان گونه و الهام گرفته از آيات نوراني كلام خدا بازگو مي كند
اكنون به ذكر برخي از ويژگي هاي سبكي شعر پروين اعتصامي مي پردازيم كه زنانه بودن
شعرش را اثبات مي كند؛ چنانچه دكتر روح انگيز كراچي مي نويسد: «نخستين ويژگي قطعات
پروين، واژگاني است كه در سه حوزه قابل بررسي است: احوالات، محسوسات و عناصر زنانه.
الف ــ احوالات: بيشترين بسامد واژه ها و موضوعاتي كه حالات روحي و دروني شاعر را
نشان مي دهد؛ دلتنگي، پژمردگي، اشك، عزلت، انزوا، غم، شكوه، گريه و...كه حالت
غمگنانه اي به شعر او داده و خواننده را با روحيه ي افسرده ي او كه حاصل انزواي بي
هنگام اين شاعر جوان است، آشنا مي كند...خالي بودن اشعار او از واژه هايي چون عشق،
هوس، خنده و ...كه مي تواند حاصل زبان و رفتار طبيعي دختر جوان باشد، مي تواند
نشانه ي تفاوت هاي ذهني و رفتاري او با ديگران نيز تلقي شود. بوسه هايش مادرانه و
از جهتي شرمناك است.
ب ــ محسوسات: فراواني واژه هايي كه پروين در حوزه ي اشياء و مفاهيمي كه شاعر به
طور مرتب وجود اثر آن ها را حس مي كرد، همه حكايت از فضايي تكراري و محيطي بسته
دارد كه به ناگزير او در ارتباطي تنگاتنگ با آن ها قرار داشته است. كاربرد اشيايي
كه در پيرامون قرار دارند، نشان دهنده ي زبان زنانه است كه خاص پروين است: سوزن، نخ،
رفوگر، وصله، ديگ، لوبيا، ماش، مادر و مطبخ و ...
ج ــ عناصر زنانه: در اين حوزه مي توان واژه هايي را بررسي كرد كه به نوعي به زن
ارتباط دارند و كاربرد آن ها با زن معنا مي گيرد. به لحاظ روانشناسي، پروين به سبب
حجب و كم رويي در اشعارش از واژه هايي استفاده نكرده كه جسم را وصف مي كند و گردن،
چهره، رخ و...واژه هايي است كه به هر دو جنس مي تواند تعلق داشته باشد. اما واژه
هايي چون گوشواره، قبا، خلخال، شانه، گلوبند، چادر و ...واژه هايي زنانه اند كه با
زبان و جنسيت او معنا مي گيرند.
بررسی ساختار و سبك شناسي شعر «لطف حق» از
پروين اعتصامي
حسن آغاز شعر پروين واژه ي پر مهر و عاطفه ي مادر است كه نشانگر روح لطيف و پر از
احساس يك زن و مادر ايراني است. او وزن شعر را آن چنان زيبا انتخاب كرده كه وقتي
خواننده آن را مي خواند، انگار با همين خواندن و ريتم شعر، بچه اي را از روي لطف و
عطوفت، ناز و نوازش مي كند. اين مادر دلسوز با دلي پر از اندوه و اضطراب، نگران
آينده ي فرزندش است.
نگاهي كه پروين به اين شعر دارد حتي اگر ناخودآگاه هم باشد، نگاهي مادرانه و لبريز
از عشق است. چنان كه او در چند بيت نخست اين مثنوي، مهر مادري را برتر از عشق
خداوند به بنده اش مي داند و به خاطر اينكه فرزند مظلوم و بي گناه به خود را به
امواج دريا و به دست بي قرار طوفان سپرده است، در كنار ساحل با قلبي سرشار از غم و
اندوه و پريشاني، بي قرار و مضطرب با افسوس و نگراني ترجمان حال خود مي گويد و از
اين جهت است كه شاعر نقش مادر را بسي مهربانتر و مهمتر بيان كرده است. اما لحظه ي
بعد كه ناگهان از سوي خداوند وحي نازل مي شود كه «ما گرفتيم آنچه را انداختي» به
شكلي ترحم آميز و در عين حال همراه با سرزنش هاي بسيار و آوردن داستان و مثال زدن
براي مادر موسي، تسليم محض مي گردد و مهرباني خود را در مقابل شفقت الهي كم ارزش مي
بيند.
با دلداري هاي پي در پي خداوند به اين مادر غم زده و مهربان، كم كم از اضطراب او
كاسته مي شود و تا پايان داستان با گفتن هر بيتي خواننده را اميدوارتر مي سازد و به
مادر دلگرمي مي بخشد، تا جايي كه هم مادر قهرمان داستان و هم خواننده در مقابل مشيت
الهي و شكست ناپذيري او تسليم مي شوند.
پروين اين شاعر دلسوز و نازك طبع و مهربان كه هميشه در اشعارش به نوعي، حامي زنان
بيچاره و درمانده است، در اين شعر نيز حامي مادر موسي است و به خاطر همين طبع لطيف
و روحيه ي زنانه اش سعي دارد به نوعي با مادر موسي همدردي كند.
از همه جالب تر اينكه يكي از خصوصيات اخلاقي زنان اين است كه به درد دل يكديگر گوش
فرا مي دهند و در اين شعر نيز شاعر به پاي درد دل مادر موسي و گفتگوهاي او با
خداوند مي نشيند و لحظه لحظه آن را به خاطر مي آورد.