آثار و سبک شعری پروین
پروين در اين شعر از اخلاق و رفتار زنان و كارهاي آنان به صورت خودآگاه و يا
ناخودآگاه سخن مي راند و از اين جهت زنانه بودن شعرش را برجسته مي سازد و شعر او را
از شعر مردانه متمايز مي گرداند.
او در جايي از شعرش به كم طاقتي زنان اشاره مي كند و مي گويد با كوچكترين ضربه اي
در دستشان قدرتي نمي ماند و زود دل شكسته و بي قرار مي گردند.
پروين در سراسر ديوان و در اين شعر برخي از واژگاني كه زنان با آن ها سر و كار
دارند را آورده است كه زن بودن شاعر را مي رساند و شعر او را از ديگر سبك ها متمايز
مي سازد از جمله واژه ي دوك، رشته، سوزن، گاهواره و ...
اكنون اين نكات دقيق و حساس را در شعر پروين نشان مي دهيم اما قبل از آن به خلاصه
اي از داستان مي پردازيم:
خلاصه داستان «لطف حق»
از جانب خداوند به مادر موسي ندا رسيد كه براي رهايي از فرعون و ظلم و جور او،
فرزندت را به رود نيل بيانداز و مادر موسي هنگامي كه مي خواست تصميم به اين كار
بگيرد، درونش شكي پيدا شد و از امتحان الهي واهمه اي عجيب داشت كه ناگاه از جانب
خداوند وحي آمد كه لطف خدا را فراموش كرده اي و اين افكار باطل را به خود راه مده
زيرا اين طفلي را كه در كشتي غرق شده نجات داده ايم و انواع لطف و محبت را در حق او
ادا كرديم اما هنگامي كه بزرگ شد، تيره دل تر از گرگ گرديد و نمرود ظالم زمان شد.
پس چطور موسي را كه از دوستان و هم زبانان ماست، فراموش خواهيم كرد؟
بررسي ديدگاه هاي زنانه در شعر «لطف حق»
اولين واژه ي اين مثنوي با «مادر»:
مادر موسي، چو موسي را به نيل
درفكند از گفته ي رب جليل
(بيت1)
با حسرت نگاه كردن مادر براي جدايي فرزند:
خود به ساحل كرد با حسرت نگاه
گفت كاي فرزند خرد بي گناه
(بيت2)
عشق و مهر مادري:
در تو تنها عشق و مهر مادري است
شيوه ي ما عدل و بنده پروري است
(بيت8)
وسايل خياطي:
سوزن ما دوخت، هر جا هر چه دوخت
زآتش ما سوخت هر شمعي كه سوخت
(بيت؟)
دامن يكي از البسه ي زنان است و اصولاً هنگامي كه اطفال و بچه ها گريه مي كنند و مي
ترسند، دامن و لباس مادر را محكم مي چسبند و پناه مي خواهند:
طفل مسكين چون كبوتر پر گرفت
بحر را چون دامن مادر گرفت
(بيت27)
شيرخوار:
امر دادم باد را كان شيرخوار
گيرد از دريا گذارد در كنار
(بيت32)
نرم خو بودن زنان و در عين حال لطافت وجودي آنان:
سنگ را گفتم به زيرش نرم شو
برف را گفتم كه آب گرم شو
(بيت33)
هم چنين اگر اطفال را با آب سرد شستشو دهند، منجر به مرگ آنان مي گردد و در اين جا
بر آب گرم تأكيد مي كند و اين نشان دهنده ي طرز رفتار با بچه ها و نوزادان است.
دل رحمي مادران كه حاضر نيستند حتي خار كوچكي به پاي فرزندانشان برود و پاي آنان را
بخلد:
خار را گفتم كه خلخالش مكن
مار را گفتم كه طفلك را مزن
(بيت36)