موضوعات

تقسیم نفوس افغانستان

زمانیکه انسان برای اولین بار زنده گی را در یک منطقه آغاز می نماید ناچار می باشد برای ادامه حیات در برابر شرایط ناگوار و محدود طبیعت به مبارزه دست بزند . انسانها نظر به دانش و وسایلی که در اختیار شان قرار گرفت توانستند شرایط نامساعد طبیعت را تحت اداره و کنترل خود درآورند و آن را مطابق اهداف و امیال خود تغییر بدعند .
هموطنان ما هم به نوبه خود تا حدودیکه شرایط طبیعی و تمدن بشری برای شان اجازه می داد در تغییر اوضاع طبیعی کوشش ها و تلاشهای خسته ګی نا‍پذیر انجام دادند . تا اینکه با در نظر داشت ساختمان فزیکی محیط چگونه گی آب و هوا و خصوصیات مناظر هایدروگرافی . جای زنده گی و رهایش مناسب را برای مردمان و باشنده گان این سرزمین فراهم و برابر نمودند . به همین ملحوظ است که دره ها . وادی ها و مناطق مختلف کشور از زمانه های قدیم به این سو محیط و فضای مناسب زنده گی رابرای گروه های مختلف ساکن این سرزمین زیبا تشکیل داده و مراکز مختلف اجتماعی کشور را به میان آورده است.
به طور عموم سطوح مرتفع و کوهستانی نظر به داشتن اقلیم نامساعد و سخت زندگی را در مناطق مذکور دشوار و نا ممکن ساخته است . چونکه قمست افغانستان را سطوح مرتفع و کوه های سر به فلک کشیده تشکیل داده است . لذا در این نقاط تمرکز نفوس بشری کم و توأم با مشکلات بوده است. مگر با وجود این مشکلات و نا ملایمات عده ای از نفوس افغانستان به طور پراکنده و نیمه مقیم در این مناطق کوهستانی زنده گی می نمایند که بسیاری از آنها زنده گی مالداری و چوپانی دارند.
مناطقی که از (۱۰۰۰تا۲۰۰۰) متر از سطح دریا ارتفاع دارد مناطق تقریبا وسیع و همواریست که بیشترین تعداد نفوس را به خود جلب نموده است تعداد زیاد باشنده گان و ساکنان این مناطق به زراعت . باغداری و تربیه حیوانات مصروف اند . آن مناطق که به ارتفاع کمتر از (1000) متر از سطح دریا واقع شده اند مناطق مسطح و همواری را تشکیل می دهند که تمرکز نفوس در آن جا ها به حد اعظمی خود رسیده است و ساکنان آن به زراعت و مالداری مصروف می باشند .
فراموش نشود که شهرهای پر نفوس و بزرگ افغانستان در دو منطقه ایکه در بالا از آن تذکر به عمل آمد قرار دارد که مراکز فعالیت های اقتصادی . فرهنگی و صنعتی شناخته می شوند .
مناطق متذکره نسبت داشتن خاک خوب برای زراعت . اقلیم مناسب و آب فراوان نفوس زیاد را جلب نموده است و عامل عمده ای اساسی در تقسیم نفوس به شمار می رود. زیرا استقرار نفوس و پیشرفت جوامع بشری به شرایط طبیعی مانند پستی ها و بلندیها. اقلیم . آب فراوان و دایمی و موجودیت نباتات و درختان مختلف ارتباطات ناگسستنی دارد و زمانی یک ساحه مورد بود و باش قرار می گیرد که جنسیت و نوعیت خاک برای زراعت مفید ثابت شود . مواد و عوامل مورد ضرورت و آماده باشد و از خاک مناطقی که اقلیم آن مناسب باشد در سالی دو و حتی سه مرتبه حاصل به دست آید . بدین لحاظ است که خاک و اراضی کثافت نفوس نقش مهم و اساسی دارد و به همین علت است که تمرکز نفوس در مناطق شرقی کشور به بالاتری حد خود می رسید .مثلا : کابل . ننگرهار . پروان . لغمان . کنرها و کاپیسا . لوگر و پروان نسبت به دیگر ولایات افغانستان با تناسب وسعت خاک آنها پر نفوس ترین مناطق کشور را تشکیل می دهند .
آب دریاها کاریزها و چشمه ها نیز تعداد زیاد نفوس را به سوی خود جلب نموده است و لذا گفته می توانیم که ترکیب و تجمع نفوس ارتباط مستقیم به فراوانی آب و زمین های حاصل خیز دارد.
تجمع نفوس در اطراف تمام دریاهای افغانستان نتیجه عوامل بالا می باشد . آنهم در اطراف و کنار دریاهاییکه از آنها در زراعت و اقتصاد (آبیاری . ماهیگیری . زرشویی و تولید برق آبی ) امکان استفاده وجود دارد . به طور مثال اطراف دریای کابل . هریرود . آمو و معاونین آنها و به طور خاص اطراف دریای کوکچه و کندز و یک تعداد دریاهای دیگر مناطق پرنفوس افغانستان را تشکیل می دهد .
افغانستان از روی شواهد تاریخی و جغرافیایی مانند کشورهای دیگر حاصل خیز و زراعتی است . دره های سرسبز و زیبا و زمین های وسیع دارد که از زمانه های بسیار قدیم نفوس بشری را به سوی خود جلب نموده است و در نقاط مختلف آن تعداد زیادی از مردم متمرکز شده اند. اگر به نقشه تمرکز نفوس افغانستان نظر انداخته شود دیده خواهد شد که در بعضی ولایات نفوس بسیار زیاد . در بعضی قسمت ها اندک و در برخی از ولایات تعداد نفوس به اندازه ای کم است که اگر وسعت آن ولایات را در نظر بگیریم به آنها اصطلاح نفوس پراکنده را خواهیم به طوب مثال : ولایات کابل . ننگرهار و پروان ولایات پرن نفوس افغانستان به حساب می آیند که در هر کیلو متر مربع آن (8.10 تا 413) نفر زنده گی می کند و یا به عبارت دیگر در هر کیلو متر مربع زمین این ولایت به طور اوسط (213)‌نفر زنده گی می نمایند . ولایات لوگر . کنرها . کاپیسا . بغلان و کندز از لحاظ تعداد نفوس در جمله ولایات نفوس در جمله ولایات نفوس متوسط می آیند که در هر کیلومتر مربع خاک آن از (50. تا82/2) نفر یعنی به طور اوسط در هر کیلومتر مربع آن (68) نفر زنده گی می کنند . در ولایاتی که در هر کیلومتر مربع آن از (20 تا 40)نفر زنده گی میکنند می توان از وردک . غزنی . تخار . لغمان . بلخ . فاریاب و جوزجان نام برد . که در ولایات مذکور در هر کیلومتر مربع زمین آن به طور اوسط 28 نفر بود و باش دارند . این مناطق از جمله مناطق کم نفوس افغانستان به شمار می روند.
ولایاتی که نفوس آنها به شکل تیت و پراکنده زنده گی دارند شامل زابل . بامیان . هرات . قندهار. ارزگان . فراه . نیمروز.سمنگان . بادغیس . غورات . بدخشان و هلمند می باشد . در هر کیلومتر مربع آن از 02 تا 20) نفر زنده گی می کنند.