موضوعات

مرزهای افغانستان

حدود کشور باستانی و تاریخی افغانستان در اثر فعالیت سیاسی عناصر داخلی و خارجی در زمانهای مختلف در حال تغییر بوده است . یعنی زمانی وسعت خاک افغانستان از جانب شرق تاسند از طرف غرب تا اصفهان در شمال تا دریای آمو و از طرف جنوب تا بحر هند می رسید.
زمانیکه احمد شاه درانی زمام امور مملکت را در سالهای (1747-1773م) به دست گرفت و امپراطوری بزرگی را بناء نهاد این امپراطوری از طرف شمال تا کنار دریای آمو از طرف غرب تا اصفهان از طرف جنوب تمام بلوچستان تا بحر هند و از جانب شرق تا دهلی پایتخت امروزی هند می رسید از تثبیت سرحدات فعلی افغانستان روی نقشه جهانی حدود یک می گذرد . قابل یاد آوریست که در تعیین سرحدات افغانستان دست روس و انگلیس و روس مستقیما در کار بود .

مرزهای شمالی

در گذشته حدود سرحدات شمالی کشور توسط حکومات محلی و خوانین آسیای مرکزی و یا هم توسط حکومت های مرکزی افغانستان وامیران ما وراء النهر تعیین می گردید .
ولی زمانیکه روسیه تزاری در طول قرن نوزدهم اقدام به اشغال و تسلط در کشور های آسیای نمود و میخواست به پیروی از خیال پردازی پیتر کبیر خود را به بحر هند برساند . بزودی دریافت که مانع عمده سر راه توسعه طلبی آنها پادشاه افغانستان و وایسرای هند می باشد و لذا به فکر آن شدند تا حدود مرزی روی زمین تثبیت گردد به این منظور وزرای خارجه انگلستان و روسیه تزاری به ترتیب (لورد گرینویل)‌(Lard Granville) و (پرنس گورچکوف)‌برای تثبیت مرزهای افغانستان و روسیه تعیین گردیدند.
بالآخره در سال 1873م مطابق با 1290هـ به موافقه رسیدند و مرزهای شمالی افغانستان با روسیه تزاری روی کاغذ تثبیت گردید .
زمانیکه امیر عبدالرحمن خان در سال (1880م) مطابق (1297هـ) به اقتدار رسید در دوران حکمروایی او مرزهای افغانستان تعیین و تثبیت شد بدین ترتیب با انگلیس و روسیه تزاری مذاکره آغاز شد و موافقه به عمل آمد تا هیأت مشترک سه کشور فوق الذکر در مان نومبر سال (1884م) در سرخس حاضر شوند مگرعساکر تزاری به در آسیای میانه ادامه دادند تا به نزدیک پنجده رسیدند واز پل خاتون که بالای دریای هریرود موقعیت دارد به حیث یک پایگاه نظامی استفاده کردند.
در سال (1885) پنجده و آقتیپه توسط عساکر روسی اشغال گردید . پس از این واقع برای بار دوم مذاکرات میان نماینده گان بریتانیا و روسیه تزاری در لندن آغاز شد و برای تثبیت مرزهای شمالی افغانستان چندین بار میان هیأت های کشورهای مذکور مذاکره صورت گرفت . تا بالآخره در سال (1887م) پروتوگول شش فقره یی به امضاء رسید کهبه اساس آن مرزهای شمال غربی که به نام خط ریجوی (ٔٔRidge way ) موسوم است توسط هیأت تزاری وانگلیس (کاپیتان کامروف و چارلس یت) برای مدت چهار سال به طول (560)‌کیلومتر از دره ذوالفقار تا خماب توسط خط کوتاهی ذریعه نصب پیلرها تثبیت و تعیین گردید.
به اساس قرارداد امضاء شده میان وزیر خارجه روسیه و سفیر افغانستان در مسکو (مولوتوف و سلطان احمدخان شیرزوی) در سال (1325هـ ش) خط وسطی دریای آمو به حیث مرز میان دو کشور پذیرفته شد و جزیره ((درقد))‌جزء خاک افغانستان قبول گردید.
در ماه جوزای سال (1336هـ ش) مطابق (1958م)‌میان روسیه و افغانستان قراردی راجع به مرزهای میان دو کشور به امضاء رسید و در سال (1342هـ ش)‌مطابق (1964م)‌د مورد استفاده مشترک از دریاهای آمو و پنج موافقه صورت گرفت .

مرزهای شرقی و جنوبی

قبل از امارت امیر عبدالرحمن خان راجع به تعیین حد فاصل خط مرزی شرقی و جنوبی بین هند و افغانستان یعنی بر حوزه های دریای کابل . کرم گومل . توخی و لوارگی افغانستان توسط انگلیس ها فیصله صورت گرفته بود و سرحدات در روی کاغذ ترسیم شده بود زمانیکه امیر عبدالرحمن خان به قدرت رسید موضوع مرزهای شرقی و جنوبی کشور بکبار مطرح شد به همین منظور برای دومین بار با ویسرای هند بریتانوی مذاکره آغاز گردید. از طرف انگلیس ها سکرتر امور خارجه وایسرای هند مورتیمر دیورند (Martimir Durend) به حیث رئیس هیأت انگلیسی غرض تثبیت و تعیین حدود مرزهای شرقی و جنوبی افغانستان و امضای موافقتنامه با هیأت افغانی تعیین و وارد کابل گردید .
بعد از مباحث زیاد از جانب رئیس هیأت بریتانوی حکومت فیصله یی صادر شد که بر اساس آن مناطق روشان و شغنان (در شمال آب پنج و قسمت بالایی دریای آمو) که در تصرف افغانستان بود مطابق فیصله های گورچکوف و گرینویل به در سال (1873) صادر شده بود دوباره به رروسیه تزاری تسلیم گردید و در مقابل واخان واسمار جزء خاک افغانستان گرفته شد .
همزمان با آن در قسمت مرزهای جنوبی افغانستان تغییرات زیر بوقوع پیوست وایسرای هند تقاضای الحاق منطقه چمن را به خاک هند نمود و ضمنا خواستار بیرون رفتن قوای افغانی از دهات چاغی گردید .
مواد ذکر شده فوق توسط رئیس هیأت انگلیسی مورتیمر دیورند روی نقشه تثبیت گردید و امضای امیر عبدالرحمن خان را در پایان آن گرفتند.
با وجود آنکه مواد این فیصله بر روی کاغذ نوشته شده بود و هنوز روی زمین تعیین نشده بود ولی با آنهم باعث بروز مشکلات و اختلافات گردید این فیلصه زمینه پذیرش مردم را فراهم نمی کرد و از طرف دیگر فیصله مذکور در روی زمین و به عملی قابل تصدیق نبود ایجاب می نمود هیأت دیگری این معاهده را از سر از نو مورد بحث قرار بدهد . ولی متأسفانه مشاهدات و نظریات این هیأت نیز یکطرفه و غیره عادلانه بود . در تعیین حدود مرزی درنقاط مختلف این اشخاص سهم داشتند . مرز میان واخان و لندی کوتل توسط رئیس هیأت سپه سالار غلام حیدر خان و رئیس هیأت انگلیسی ریچارد اودنی در سالهای (1894) و (1895) تعیین گردید مگر این فیصله نتوانست مسأله اقوام را حل نماید .
یک هیأت دیگرکه ریاست آن را حبیب الله خان طرزی تعیین گردید . هیأت مامبرده خط مرزی اطراف ارندو را که در مرکز چترال واقع است در حضور مهتر (نصیرالملک) برای بار دوم تعیین نمود و تثبیت نمود.
خط مرزی حوزه وزیرستان میان دریاهای گومل و کرم توسط هیأت دیگری در سالهای (1894) و (1895) ترسیم گردید .
از ماه اپریل (1894) تا (1896)‌ هیأت دیگری از طرف افغانستان وانگلستان مکمهان مرزهای دره گومل الی کوه ملک سیاه را تعیین و حد فاصل امپراطوری هند بریتانوی را تثبیت نمودند.
بعد از آنکه افغانستان استقلال خود در سال (1919) حاصل نمود باز هم این مسأله مطابق میل و آراء حل و فصل نشد و با به وجود آمدن پاکستان در سال (1947) نیز این موضوع حل نگردید .

مرزهای غربی

در ادوار مختلف تاریخ مناطق جنوب غرب افغانستان یعنی سیستان گاه گاهی توسط ایرانیان اشغال می شد تا اینکه احمدشاه درانی قدرت حکومتی افغانستان را در دست گرفت یک امپراطوری بزرگی تشکیل نمود که از طرف غرب اصفهان و از طرف شرق مرزهای آن تا دهلی می رسید . این وضع تا قرن 19 به حال خود باقی مانده بود تا اینکه رئیس قبیله ((سربندی))‌به نام علی خان تابعیت دولت ایران را قبول کرد . از آن به بعد مشکلات مرزی میان افغانستان و ایران به وجود آمد و هر دو دولت ایران و افغانستان به فکر آن شدند تا جهت حل مشکلات مرزی هیأت افغانی و ایرانی به مذاکره بپردازند همزمان با آن دولت انگلیس تحت نام حاکمیت مداخله نمود و شخصی را به نام گولد اسمیت که سابق در رابطه با منطقه مکران که میان ایران و بلوچستان واقع بود به حیث حکم تعیین شده بود در رابطه با حوزه سیستان نیز تعیین نمود تا میان افغانستان و ایران به حیث میانجی عمل و موضوع را فیصله نماید . رئیس هیأت انگلیس گولد اسمیت و رؤسای هیأت افغانی و ایرانی سید نورمحمد خان و معصوم خان به تحقیق و بررسی منطقه آغاز نمودند تا بالآخره بعد از دو سال تحقیق و مطالعه در سال (1873)‌فیصله ای به شرح زیر صادر نمودند:
حوزه سیستان در قسمت آخر دریای هلمند به دو قسمت تقسیم گردید در سال (1896) مجرای اصلی دریای هلمند رود نادعلی که در منطقه مرزی ایران و افغانستان واقع است در قسمت دلتا به طرف غرب مجرای دیگری که به نام (پریان)‌یاد می شود و بطرف غرب نادعلی واقع گردیده تشکیل نمود از آنجائیکه در وقت گولد اسمیت خطوط مرزی روی زمین علامت گذاری نشده بود با تشکیل مجرای تازه و تعیین جای سابق و جدید آن میان افغانستان و ایران اختلاف بروز نمود . چون این بار هم هیأت های افغانی و ایرانی به توافق نرسیدند بار دیگر دولت انگلیس به نام میانجی گری و وساطت دست دراز نمود . دولت نامبرده برای حل اختلافات مکمهان را به حیث حاکم تعیین نمود . مکمهان از سال (1902) الی (1905) با تجهیزات و وسایل زیاد و تعداد (1500)‌نفر صاحب منصبان هندی و انگلیسی در مرز سیستان به تحقیق و بررسی اقدام نمود و بالآخره کوه ملک سیاه در زاویه جنوب غرب افغانستان و سیاه کوه در زوایه شمال غرب هامون هلمند را به حیث خط مرزی تعیین نمود سیاه کوه و ذوالفقار در شمال غرب افغانستان توسط چندین هیأت به حیث مرز تثبیت شد و لی هیچ نوع فیصله نهائی در مورد آن به دست نیامد .
nدر سال (1935)‌دولتین افغانستان و ایران برای تثبیت مرزهای شمال غرب از هیأت ترکیه برای وساطت دعوت نمودند . دولت ترکیه برای حل و فصل اختلافات مرزی این دو کشور جنرال فخرالدین التایی را موظف نمود جنرال فخرالدین التایی پس از مطالعه و تحقیقات زیاد فیصله خود را صادر و تسلیم دولتین افغانستان و ایران نمود .
در سال (1947)‌مطابق (1326هـ ش)‌ نسبت خشک سالی آب دریای هلمند خشک شد . ایران از افغانستان شکایت نمود ولی بلافاصله ایالات متحده آمریکا که با دوبت شاهنشاهی ایران روابط نزدیک داشت در این زمینه علاقمندی نشان داد و میان ایران و افغانستان از طریق مذاکرات مستقیم خواستار میانجیگری و وساطت گردید . به این ترتیب آمریکا برای حل این اختلافات مانند خصوصیت کم بودن آب در فصول مختلف مساحت زمینهای قابل آبیاری و یک سلسله سوالهای دیگر را پیشنهاد نمود که به توافق افغانستان و ایران یک کمسیون فنی و بی طرف تعیین شود تا بتواند دریای هلمند و خصوصیات آن را به طور دقیق ارزیابی نماید و بعد فیصله خود را به هر دو کشور ابلاغ نماید . هیأت مذکور در سال (1950م)‌یک ماه پروژه های وادی هلمند و سیستان را مورد مطالعه و بررسی قرارداد . اسناد تاریخی گولد اسمیت را که قبلا در مورد آن به تفصیل صحبت شده مورد مطالعه و غور قرار داده و در نتیجه در گزارش سال(1951م)‌ابراز نظر کرد که نهرها و بندهای پروژه وادی لهمند را تنظیم می نماید و پروژه مذکور آب دریا را کم ننموده است . بر عکس جریان آب را در طول سال به یک اندازه معین نگه می دارد و باید سهم ایران مطابق تفاوت جریان آب در جریان سال برای هر ماخ تعیین گردد.
دولت افغانستان در سال (1321)‌شمسی راپور کمیسیون سه نفری را قبول و برای آغاز مذاکرات آماده گی خود را در روشنی نظریات کمیسیون سه نفری به اطلاع دولت ایران رسانیده .
اما دولت ایران در آنوقت نظر و راپور کمیسیون را نپذیرفت تا اینکه در سال (1968)‌مطابق (1347)‌شمسی وقتی صدر اعظم ایران امیر عباس هویدا بنا به دعوت رسمی صدراعظم وقت افغانستان نوراحمد اعتمادی به افغانستان آمد در جریان بازدید از افغانستان به راپور کمیسیون بیطرف موافقه و آمدگی دولتش را برای مذاکره اعلام نمود .






سرحدات شمال شرقی

در جریان سالهای (1873)‌و (1886)‌میلادی زمان تثبیت مرزهای شمالی در رابطه با مرزهای شمال شرقی نیز مذاکره صورت گرفت . مگر به علت معلوم نبودن منبع دریای آمو تشکیلاتی بروز نمود . زیرا عده ای به این عقیده بودند که منبع دریای آموجهیل (ویکتوریا)‌رزقول می باشد و عده ای دیگر را عقیده برآن بود که منبع آمو سیلاب آقسو است که از جهیل چمقمقتین منبع می گیرد . به اساس تعیین و تطبیق مرز و حدود مرزی با چین کار ضروری وحتمی محسوب می گردید .
این منطقه که میان ولایت سنکیانگ (ترکستان شرقی)‌چین و افغانستان واقع است در سال (1273) شمسی در مذکرات هیأت سه کشور عبارت از غلام محی الدین خان حکمران آنوقت فیض آباد رئیس هیأت انگلیس (میجرجرلو) و رئیس هیأت روس (فیفروشوریکووسکی) در مناطق کوهستانی پامیر کوچک و پامیر بزرگ مورد بحث قرار گرفت . این مذاکرات (9) ماه به طول آنجامید و سرانجام خطوط مرزی میان افغانستان . چین و هند بریتانوی تثبیت و بدون مناطق کوهستانی سایر نقاط با نصب پیلرها علامت گذاری شد . این مرزها از قسمت اخیر جهیل زرقول شروع می شود و پس از گذشتن از یک سلسله کوه ها به استقامت اخیر جهیل زرقول در خاتمه از دریای آقسو به قزل رباط می رسید .
زمانیکه در سال (1949م) چین جدید تأسیس گردید . میان افغانستان و چین روابط خوب و دوستانه وحسن هم جواری برقرار شد . در سال (1963م) هر دو کشور موافقه نمودند که به طور مشترک مرزهای پامیر افغانستان را تعیین نمایند بالآخره مرزهای شمال شرقی افغانستان در میان پامیر افغانستان و ولایت سنکیانگ چین پس از یک سلسله گفتگو های مقدماتی در ماه اسد سال (1343هـ ش )‌با نصب پیلرها به طور فنی و عملی علامت گذاری گردید .