Slider 01 Slider 02 Slider 03 Slider 04 Slider 05
This is an example of a HTML caption with a link.

اهمیت روان در مزديسنا و اسلام

آيين زردشت و اسلام، در دستورات خود همواره مردم را به شادى و شادمانى فراخوانده است. در آوستا و گاتاها، آيه هاى فراوانى در اين زمينه درج شده است. در قرآن كريم نيز آياتى وجود دارد كه انسان را به سوى خوشبختى و شادمانى فرامى خواند. خداوند در سوره ى قصص، آيه ى 77 مىفرمايد: آن چه كه براى توشه ى آخرت لازم است، به دست بياور، ولى نصيب خودت را از زندگى دنيا فراموش نكن و به مردم نيكى كن؛ همان طور كه خداوند به تو نيكى كرده است و روى زمين فساد بر پا مكن چه خداوند افراد فسادكار را دوست ندارد

«دوستان وقت گل آن به كه به عشرت كوشيم          سخن پيرمغان است به جان بنيوشيم.»

آيه ى 4، سوره ى تين: به تحقيق انسان را در زيباترين صورت آفريديم.
خلقت آدمى به فرمى است كه در حال سلامت كامل از بو كردن يك گُل، ديدار يك منظره ى زيبا، خوردن يك غذاى لذيذ، شنيدن يك نواى موسيقى مورد علاقه و حتا تنفس اكسيژن خالص نيز لذت مى برد، به قسمى كه اگر اندكى گاز نامتناسب يا ساير مواد نامأنوس در هوا باشد، مشام‌اش را متأثر مى سازد و عكس‌العمل بدن به صورت سرفه يا عطسه يا تنگى نفس آغاز مى شود و با بروز عارضه ى مخصوص آن را جواب مى كند. يعنى زبان خلقت با صداى بلند در گوش آدمى مى خواند كه در حال عادى و با سلامت كامل، هميشه بايد از گذران زندگى روزانه لذت برد و نفس كشيد و خوردن و ديدن و شنيدن و ساير مواهب براى او لذت بخش باشد، مگر اين كه سلامت كامل‌اش به علتى مختل گردد. پس زندگى سالم نه تنها رنج‌آور نيست، بلكه شادى بخش است.

آيه ى 185 سوره ى بقره: خداوند براى شما راحتى مى خواهد و نه رنج و تعب.
پس خداوند حتا در اعمال زندگى براى بشر، راحت و آسايش خواسته است نه رنج و تعب و در نتيجه بايد گفت ما را براى رنج كشيدن نيافريده‌اند، بلكه براى لذت سالم بردن از مواهب طبيعت و دنيا آفريده‌اند و آن چه رنج مى كشيم، يا به علت بروز عدم تعادل در جسم ما است كه مسبب آن خود بوده‌ايم، يا به علت بدى طرز انديشه و تفكر كه باز هم گناه‌اش به گردن ماست.

اعراف / :32 بگو اى پيغمبر! چه كسى زينتهاى خدا را كه براى بندگان خود آفريده، حرام كرده و از صرف رزق حلال و پاكيزه منع كرده، بگو اين نعمتها در دنيا براى اهل ايمان است و خالص اينها و نيكوتر از اينها در آخرت بر آنان خواهد بود.
ما آيات خود را براى اهل دانش چنين روشن بيان مى كنيم:
«ايزد بزرگى ست هرمزد كه آن آسمان را آفريد كه شادى را آفريد براى مردم كه اين بوم را آفريد...»
اين متن كه برگرفته از چند آيه ى كتاب مقدس آوستا مى باشد، در همه ى سنگ نبشته هاى هخامنشيان مادى در آغاز سنگنبشته حك شده است. فلسفه ى عرفان آريايى ايرانى، برپايه ى شادى و نشاط بنيان گزارده شده است. ايرانيان باستان، در سايه ى فلسفه ى شادى و نشاط، توانسته‌اند قرن ها بر همه ى جهان حكومت كنند. زردشت، پيامبر يكتاپرست ايرانى، چهارده هزار سال پيش، هنگام تولد خنديد. تولد زردشت همراه با خنده و شادى بود.

بودا، ديگر پيغمبر آريايى، پيامى دارد بسيار مهم. او مى فرمايد: اشكهاى ديگران را به نگاههاى پر از شادى بدل كردن، بهترين خوشبختى هاست.
همين فرامين بوداست كه هندوستان، پيروان بودا، نخستين كشور شاد جهان است با انواع رقصها و آوازهاى شاد.
كورش كبير، ذوالقرنين قرآن و مسيح كتاب مقدس، مى فرمايد: هدف نخستين من، دادن شادى و نشاط به جهانيان است.
در گاتاها، كتاب مقدس آيين مزديسنا و سروده هاى حضرت زردشت، سخن از آباد كردن جهان و مهمتر از همه، شاد كردن مردمان مي‌رود و همه ى كوششها براى زندگى نيك مى بايد كه به شادى مردمان انجامد. بنابر مينوى خرد، يكى از متون باستانى ايرانى، زمينِ شادمان آن است كه مردم در آن شيون و مويه نكنند.
حضرت فرخ فردوسى، مى فرمايد:

«چه دانى كزان تن بود سودمند          همان بر دل هر كسى ارجمند
چنين داد پاسخ كه چون تن درست          بود دل جز از شادمانى نجست.»
در مينوى خرد آمده: و اگر شادى و خوشى گيتى ندارد، و بيم و سخن دروغ نيز با اوست، چنين زندگي‌اى از مرگ بدتر است.
در گاتاها، هات 51، بند 9 آمده است: هواداران راستى از شادى و سود بهره مند خواهند گرديد.
مينوى خرد: غم مخور، چه غم خورنده را رامش گيتى و مينو از ميان مي‌رود و كاهش به تن و روان‌اش افتد.
در گاتاها، هات 1، بند 43 آمده: خرسندى و شادى از آن اوست كه به ديگران خرسندى و شادى بخشد. آن شادى كه مزداآهورا، ارزانى دارد.
«اى آهورامزدا! به توسط راستى و منش نيك، به زردشت و ياران‌اش نيرو و شهريارى بخش، تا آنان زندگانى خوش و خرم و شادى را بنيان گذارند.»
هات 10، بند 29. «شادى از آن كس و كسانى است كه از آيين راستى پيروى مى كنند.»

در سراسر گاتاها و فلسفه ى عرفان ايرانى، غم و اندوه و شيون، بزرگترين بيمارى و داده و آفريده ى اهريمن است كه جلوى پيشرفت و دانش و علم و بالندگى را مى گيرد. جشنهاى ايران باستان، در هر ماه يك جشن و سه جشن بزرگ سده و نوروز و مهرگان، بيشتر دينى و اغلب توأم با مراسم دعا و سرودخوانى بوده، حتی واژه جشن، از ريشه ى يسنه ى آوستايى، به معناى ستايش و پرستش آمده است. برپايه ى گاتاها، سروده هاى حضرت زردشت، دو گوهر يا نيروى عظيم در جهان هستى وجود دارد، يكى سپنتا مينيو و ديگرى انگره مينيو، انديشه و كردار و گفتار نيك انديشه و كردار و گفتار بد. شادى، جشن، سازندگى، روشنايى، كار و كوش، رشد و بالندگى، شهد و شيرينى، جانورانِ سودرسان، ماه و خورشيد و ستارگان و هر كردار و پديده‌اى كه به پيشبرد، سازندگى و دوام و بقاى زندگى يارى رساند، به خاطر حمايت سپنتا مينيو است و سوگ و غم، سوگوارى و مويه، تباهى، تاريكى، تنبلى و كاهلى، ركود و جمود، تلخى، توفان و هر پديده‌اى كه زندگى را از سازندگى به تباهى و انهدام برساند، از اعمال و نيرنگ هاى انگره مينيو است.

در آوستا، كتاب مقدس آيين مهر نيز، به شدت سوگ و مويه و شيون، نكوهش شده و از اعمال اهريمن دانسته شده است.
در كتاب معراجنامه ى آرداويرافنامه، به زبان پهلوى آمده است: «به جهانيان بگو كه شما به گيتى، شيون و مويه و گريستن به نادانى نكنيد. چه به همان اندازه ــ بدى و سختى ــ به روان مردگان شما رسد.»

اشتراک ایمیلی
پست های جدید سایت را در ایمیل خود داشته باشید