سخن روز
#slideshow-1
خدایا ...
مرا در بي‌کسي امشب ،
در غربت لحظه لحظه ی تنهاييم ،
درياب ...
مرا در درياي بي‌کران زندگي ،
و در ويرانه‌هاي وجودي خسته ،
درياب ...

بار خدايا !
با وجود مهربان و گرمت ،
تار و پود فرسوده‌ي وجودم را از بين ببر ؛
با وجود نوراني خويش ،
پرده‌ي تاريکي‌ام را نابود کن ؛
خدایا از تو مي‌خواهم در حجم تاريکي و هجوم غربت امشب ،
در سردي وجودم ،
مرا حامي باشي ...
آمین یا رب العالمین ...
شخصي را به جهنم مي بردند ، در راه ، برميگشت و به عقب خيره مي شد ، ناگهان خدا فرمود : او را به بهشت ببريد . فرشتگان پرسيدند : خداوندا ، چرا ؟
پروردگار فرمود : او چند بار به عقب نگاه كرد ....
او اميد به بخشش دارد ....

      از آب و گل چه آيد جز خطا

                 و از خدا چه آيد جز عطا
        خدایا به دستانم قدرت

              و به قلبم آرامش عطا کن.
يوسف مي دانست که تمام درها بسته اند ؛
اما بخاطر خدا و تنها به اميد او ،
به سوي درهاي بسته دويد و تمام درهاي بسته برايش باز شد ...
اگر تمام درهاي دنيا هم به رويت بسته شدند ؛
تو هم بخاطر خدا و با اعتماد به او ، به سوي درهاي بسته بدو ،
چون :
خــداي تــو و يوســف يکـيــسـت ...
خدا آن حس زیبایی است که
در تاریکی صحرا
زمانی که هراس مرگ می دزدد سکوتت را
یکی همچون نسیم دشت می گوید:
«کنارت هستم ای تنها»
و دل آرام میگیرد
از خردمندی پرسیدند:
چگونه توانستی زندگی خود را بر پاکی بنا کنی؟
چرا این قدر آرامی؟
چه چیزی سبب می شود که هیچ گاه خسته نشوی؟
چگونه است که دچار وسوسه نمیشوی؟
گفت:بعد از سال ها مطالعه و تحقیق ، زندگی خود را بر پنج اصل بنا نهادم:
دانستم رزق مرا دیگری نمی خورد پس آرام شدم.
دانستم که خدا مرا می بیند پس حیا کردم.
دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش کردم.
دانستم پایان کار مرگ است پس مهیا شدم.
دانستم که نه نیکی و نه بدی گم نمی شود.هر نیکی و بدی به سوی صاحب او باز خواهد گشت.پس بر خوبی افزودم و از بدی دوری گزیدم.
و هر روز این پنج اصل را به خودم یادآوری کردم.
دست به دامن خدا که می شوم

       چیزی از درون من به صدا در می آید

                        نترس...
گاهي خدا آن قدر صدايت را دوست دارد ،

         که سکوت ميکند ؛

            تا تو بارها بگويي :

                  خداي من …
مطمـئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد ؛

چون در هر بهار برايت گل مي فرستد و هرروز صبح آفتاب را به تو هديه مي کند ..

به ياد داشته باش که پروردگار عالم با اين که مي تواند در هر جائي از دنيا باشد ،

قلــب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهي چيزي بگوئي ، گوش مي کند ...
دوستی می گفت:چند روز پیش برای خرید شیرینی به یک قنادی رفتم.پس از انتخاب شیرینی،برای وزن کردن و پرداخت مبلغ آن به صندوق مراجعه کردم.
هنگام وزن کردن شیرینی ها،اتفاق عجیبی افتاد.اتفاقی که سالهاست شاهدش نبودم.
شیرینی فروش جعبه را روی ترازوی دیجیتال قرار داد.بعد وزن جعبه را از وزن کل کم کرد یعنی در واقع وزن خالص شیرینی ها را به دست آورد.
و سپس خطاب به من گفت:قیمت شیرینی به اضافه پول جعبه میشود 8250 تومان.
از فروشنده پرسیدم:چرا این کار را کردید؟!!
ابتدا لبخندی زد و وقتی که اصرار مرا دید،با لحن دل نشینی گفت:پناه می برم به خدا.وای از کم فروشان!داد از کم فروشی!امان از کم فروشی!
پرسیدم:یعنی هیچ وقت وسوسه نمی شوید؟
حرفم را قطع کرد:چرا! خیلی وقتها هوس میکنم.ولی این را که میبینم...
و اشاره می کند به شیشه میز زیر ترازو.
        امان ز لحظه غفلت که شاهدم هستی!
چیزی درونم گر میگیرد.ما کجاییم و بندگان خوب خدا کجا!
راستی ما کم فروشی نمی کنیم؟
      کم فروشی کاری،کم فروشی تحصیلی،گاهی حتی کم فروشی عاطفی!!!!
خداي خوبي داريم . . .
آنقدر خوب که با هر مقدار بار سنگين گناه ،
اگر پشيمان شويم و توبه کنيم باز هم مهربانانه ما را مي بخشد . . .
و آنقدر بخشنده است که باز فرصت جبران را در اختيارمان مي گذارد . . .
آري خداي خوبي داريم ...
خدايي که مشتاقانه ما را مي نگرد ،
با چنين خداي بخشنده و مهرباني ؛
نااميدي از درگاهش معنايي ندارد . . .
        زندگی "باغی" است

که با دل "باقی" است.

           "مشغول دل" باشید؛

نه "دل مشعول"

           بیشتر "غصه های ما"

از"قصه های خیالی ما"ست.

           پس بدانید اگر "فرهاد" باشید؛

همه چیز "شیرین" است.