گیمیفیکیشن کاربردی

نکته اول گیمیفیکیشن کاربردی: meaning

صل meaning و یا معنادار بودن یعنی؛

اگر در بازی‌ای که ساخته می‌شود معنای مشخصی وجود داشته باشد انسان‌ها جذب آن می‌شوند.

برای مثال ممکن است با داشتن آن بازی انسان‌ها خودشان را متعلق به دسته‌ای خاص بدانند.

مثلا برای چک کردن صفحه wikipedia عده‌ای هستند که مسئول چک کردن، مطالب صفحات منتشر شده هستند. این افراد نه تنها پولی را دریافت نمیکنند، بلکه به wikipedia چول نیز می‌دهند.

اما چرا؟ !؟ !

این افراد بر این باور بودند که ما با انجام این کار از دانش بشر حفاظت می‌کنیم.

مثال دیگر از گوشی آیفون هست؛

چرا خیلی از مردم پول خودشون را جمع می‌کنند تا گوشی آیفون بعدی را بخرند؟

به این دلیل اس که این افراد می‌خواهند در زمره اپلی‌ها قرار بگیرند و نه لزوماَ به خاطر اینکه محصول خوبی هست. .

نکته دوم گیمیفیکیشن کاربردی: Acomplishment

اصل دوم Acomplishment یا دستاورد یعنی؛

اگر قرار است به فردی سکه‌ای داده شود، باید شخص حس کند که استحقاق آن را دارد. مثلا؛ اگر شخصی وارد ارتش شود و از روز اول به خاطر زنده ماندن او به وی سکه‌ و یا درجه‌ای داده شود، مسخره است…! یعنی فرد باید یک کاری انجام داده باشد تا افتخار کند که نشان به او اعطا شده است. درصد بالایی از گیمیفیکیشن‌ها در این حوزه هستند. البته حوزه Gamification و Pointification را نباید با هم اشتباه گرفت. . در Pointification، کاربر به خاطر سکه فقط فعالیت میکند. اما در گیمیفیکیشن، کاربر باید بخاطر ماهیت کار، فعالیت کند.

مثال دیگری Day in the cloud هست که در آن مسافران هواپیما باید، پازلی را که روی LCD نشان داده می‌شود را با مشورت یکدیگر حل کنند و هنگامیکه هواپیما به ۱۰ هزار پا می‌رسد، اعلام می‌کنند که کدام هواپیما برنده شده است.

“بنابراین اصل باید کاربران نیز خودشان حس کنند که کار خاصی را انجام می‌دهند”

نکته سوم گیمیفیکیشن کاربردی: Empowerment

ویژگی سوم Empowerment و یا توانمندسازی یعنی؛

در بازی‌ای که طراحی می‌شود، خلاقیت کاربر را در نظر بگیرید.

به این معنا که تنها یک حالت ثابت برای برد و یا باخت بازی در نظر نگیرید، اجازه دهید هر کاربر به روشی که خودش پیدا می‌کند بازی را ادامه دهد.

مثلاَ یک دلیل محبوبیت بازی شطرنج نیز همین است:

“حدود ۱۰ به توان ۴۰ برابر تعداد اتم‌های دنیا، حالت بردن شطرنج وجود دارد”

همانطور که در ویدیو بالا مشاهده کردید، با این کار مردم ترغیب شدند تعداد بیشتری از زباله‌ها را جمع‌آوری کنند.

در واقع هم تفریح و بازی انجام دادند و هم اینکه فرهنگی درون اون جامعه ظهور پیدا کرد.

نکته چهارم گیمیفیکیشن کاربردی: Ownership

ویژگی چهارم Ownership و یا مالکیت یعنی؛

طبق این ویژگی باید در کاری که می‌خواهیم انجام شود حس مالکیت در کاربر به وجود بیاوریم.

مثلا؛ بازی poo را در نظر بگیرید.

کاربر احساس صاحب و مالک بودن poo را دارد. و احساس وظیفه می‌کند که از او مراقبت کند.

داستانک؛ روزی شخصی کوشی آیفون خودش را در تاکسی جا گذاشته بود، و‌های های گریه می‌کرد… وقتی از او دلیل گریه‌های زیادش را پرسیدند گفت: ” من به خاطر موبایلم ناراحت نیستم! نگرانم که چه کسی امشب به poo غذا بدهد…

منبعteentech.ir