بسم اللَّه الرحمن الرحيم‏‎


‎ ‎ ‎اهتمام به حديث، پس از تمسّك به كتاب حكيم حميد، برترين وظيفه‏اى است كه عالِم ‏دين بدان مكلّف است. اين، استضائه از انوار علم و حكمتى است كه از كلام و ‏تعليم و هدايت پيامبر مكرّم اسلام‏صلى الله عليه وآله و ائمه معصومين از اهل بيت ‏آن حضرت‏عليهم السلام ساطع مى‏گردد و خرد و انديشه انسانى را دستگيرى و ‏راهنمايى، و زندگى بشر را برخوردار از سلوك حكيمانه و خردمندانه مى‏كند و ‏چنين است كه حضرت ابى جعفر، به جابر مى‏فرمايد
«ياجابر وَ اللَّهِ لَحَدِيثُ تُصِيبُهُ مِنْ صَادِقٍ فِى حَلَالٍ وَ حَرَامٍ ، خَيْرُ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ حَتَّى تَغْرُبَ».
‎در تاريخ علم دين، جمع حديث و حمل و فهم و درك و شرح آن، يكى از بزرگ‏ترين ‏فصول است، و با يك نظر، حديث، مادرِ بسيارى از علوم اسلامى يا همه آنهاست.
از ‏اين روست كه عالِم دين‏شناس بزرگ اقدم، شيخ كلينى رحمه الله در مقدمه كتاب كافى ‏شريف، حديث را برابر با علم دين دانسته و آن را محور علم و ايمان به شمار ‏آورده است.
دقت و باريك‏بينى فقها و علماى برجسته سلف، در امر حديث و چگونگى ‏تحمّل آن و شرايط وثوق به روايت و ديگرِ آنچه در اين باب بر اهلش آشكار است، ‏همه از همين اهميت و عظمت شأنى كه درباره حديث و تأثير آن در سرنوشت فرد و جامعه ‏اسلامى گفته شد، سرچشمه مى‏گيرد‎.
امروزه درباره حديث، به تدقيق و جداسازى سَره از ناسره، راست از دروغ، ‏مسلّم از مشكوك، و نيز به تأمل در فهم معضلات و مفاد و مضمون‏هاى اساسى در ‏آن، تطبيق يا نسبت‏يابىِ آن با كلام‏اللَّه عزيز حكيم، و شرح و بسط عالمانه و ‏محققانه، و نيز به نشر و همگانى كردنِ آنچه همگان را به كار خواهد آمد، و بسى ‏خدمات و تلاش‏هاى ديگر، نيازى مبرم و سازماندهى شده وجود دارد‎. ‎در كنار اين همه، پردازش علم رجال، بررسى تاريخ صدور حديث و سير آن، كسب ‏آگاهى از آن زمينه‏اى كه صدور هر حديثى را لازم يا راجح ساخته است، و جست و ‏جو از مضمون‏هاى مشابه در كتبِ حديث اهل سنّت، از جمله كارهاى لازم و ضرورى ‏است‎
‎ ‎اكنون تأسيس مجمع دارالحديث به همت جناب حجّةالاسلام والمسلمين آقاى رى‏شهرى كه در ‏كار حديث، گذشته از شوق و علاقه، تبحّر و سابقه و تجربه نيز دارند، اين مژده ‏را مى‏دهد كه به حصول اين خواسته‏ ها و نيازها در امر حديث، به تدريج، نزديك ‏خواهيم شد ؛ إن شاء اللَّه تعالى‎.
‎ ‎توفيق ايشان و همكارانشان را از خداوند متعال خواستارم‎. ‎
‎ ‎‎ ‎سيد على خامنه ‏اى ۲۲ / ۸ / ۷۴‏

Write for her on piece of me, To be with her every time , Every where, For her joy, The one and

only love in my life, Until my

heart stop

روي تکه اي از بدنم براي او مي نويسم که هميشه و همه جا با او باشم تا او شاد باشد. همان کسي که تنها

عشق زندگي من است تا زماني که قلبم از کار بايستد