عنوان مطلب : مقالات
کلمه ی ماسون (mason) یعنی بنّا، فراماسون (Freemason) یعنی بنّای آزاد. یعنی کسی که معماری فکر و معماری خلقت را می داند.
ماسونری یک تشکیلات منظم جهانی است که بر ارکان دولت های جهان و اکثر وجوه زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع، سلطه یافته است و بسیار هم آزادانه عمل می کند. کسی که عضو فراماسونری است، ماسون یا فراماسون نامیده می شود. ساختمانی که مرکز فعالیت ماسونهاست" لژ" نام دارد.
یکی از بزرگترین اهداف گروه های ماسونی این است که زمینه را برای حکومت فردی از بین ماسون ها با عنوان نمادین ضد مسیح (Antichrist = دجال)، یا به تعبیر بعضی از گروه های ماسونی، فرعون جدید (New Pharaoh) آماده کنند. فراماسونری جمعیتی سرّی است که کسی به راحتی نمی تواند در حریم آن نفوذ کند و اگر هم راه یافت، مکلف است اسرار آن را مکتوم نگه دارد؛ اما با این وجود، کسانی توانستند به حریم آن نفوذ کنند و به اسناد و مدارک مهمی دست یابند و موفق به کشف و افشای اسرار آنها شوند. همه ی این افراد متفق الرأی هستند که: «مسئله یک توطئه است و این توطئه از اواخر قرن هجدهم آغاز شده و تا به امروز هم با موفقیت تمام ادامه دارد و هدف نهائی آن ایجاد یک حکومت جهانی «شیطانی» است که برای پیاده کردن آن در سراسر عالم، به یک مبارزه وسیع و بی امان دست زده اند.»
روایت است از زمان حضرت نوح به بعد هر پیامبری مردمان قومش را از فتنه دجال ترسانده است. دجال که از علائم حتمی آخرالزمان است طبق روایات مردی است با یک چشم در وسط پیشانی که مانند نور می درخشد ، همه را به خود دعوت می کند. می گوید من خدای شما هستم. از آسمان باران نازل می کند ، از زمین گیاه می رویاند و....
عده اي از علما معتقدند که دجال و خر او شخصيت هايي حقيقي هستند و در واقع دجال يک انسان و خر او واقعاً يک خر مي باشد. اما عده اي ديگر از علما که تعدادشان نيز بسيار زياد است، معتقدند که دجال و خر دجال توصيفاتي نمادين از جريان هاي فکري، سياسي، فرهنگي و اقتصادي خاصي هستند که مسلمانان و ديگر انسان ها را فريب داده و خطرناکترين فتنه ي تاريخ را رقم مي زنند .
اگر بپذيريم که واقعاً دجال انساني يک چشم و داراي ويژگي هاي بسيار عجيب است و خرش نيز خري استثنايي است و از هر مويش نغمه اي بلند مي شود، چگونه مي توان پذيرفت که عده ي زيادي به دورش جمع مي شوند و از وي حمايت مي کنند؟ زيرا اگر انساني با اين ويژگي هاي عجيب و غريب همراه با خري عجيب تر از خودش ظاهر شود، انسان ها نسبت به او مشکوک شده و او را به راحتي مي شناسند. در اين حالت، با توجه به عجيب و غريب بودن اين انسان (دجال)، مردم به راحتي وي را شناخته و ديگر از وي فريب نمي خورند. زيرا انساني که يک چشم بوده و چشمش در وسط پيشاني او است، به راحتي قابل شناسايي است. بنابراين دجال نمي تواند واقعا يک انسان باشد و با توجه به روایات بلکه احتمالا نماد يک تفکر، گروه و يا جريان خاصي در آخرالزمان است که خيلي فريبنده و بدون اينکه ديگران متوجه شوند، اعمال شيطاني خود را انجام مي دهد .
برخلاف دیگر نشانه های آخرالزمانی که بعدها بوجود می آیند مانند سید حسنی، سفیانی ، سید خراسانی، سید یمانی و... دجال از زمان حضرت نوح وجود داشته است.
پس با توجه به نکاتی که در سطور آتی توضیح خواهیم داد این فکر یک تفکر فراماسونریست که جریان آن را به شکلی خلاصه اینگونه می توان مطرح کرد:
1ـ راه یافتن حضرت یوسف (ع) به مصر طی توطئه ی برادران و رسیدنش به قدرت با مشیت الهی
2ـ مهاجرت بنی اسرائل به مصر و به استضعاف کشیده شدن آنها توسط فرعون بعد از مرگ حضرت
3 ـ اطلاع فرعون از تولد حضرت موسی بوسیله آینده نگری گروهی سرّی و زیر زمینی به نام کابالا Kabala=Cabala) )
4ـ ناکامی فرعون در کشتن حضرت موسی (ع) و بزرگ شدن او در دامان فرعون به خواست خداوند
5- افول قدرت مصر و نابود شدن فرعون با مشیت خداوند متعال و به دنبال رسالت حضرت موسی (ع)
6- مهاجرت بنی اسرائیل از مصر به فرمان خدا به همراه حضرت موسی (ع) و حضورگروهی از کابالیست ها که از سرنوشت فرعون مطلع بودند در میان آنها و ساکن شدن آنان در صحرای سینا به دلیل سرپیچی از ورود به بیت المقدس
7- گوساله پرستی بنی اسرائیل و سپس بازگشت مجدد به دین خدا: به دنبال تأخیر چند روزه ی حضرت موسی (ع) که برای دریافت پیام خدا، به کوه طور رفته بودند، بنی اسرائیل شروع به پرستش گوساله ی سامری کردند که طراح آن کابالیست ها بودند و حضرت موسی پس از بازگشت، این گوساله را از بین بردند و بنی اسرائیل دوباره خداپرست شدند.
8- پس از درگذشت حضرت موسی(ع)، پیامبران دیگری نیز به سمت قوم بنی اسرائیل فرستاده شدند که هیچکدام قدرت حضرت موسی(ع) را نداشتند، در نتیجه قوم بنی اسرائیل به تدریج شروع به ترویج تعالیم ماسونی مصری کردند. در واقع عده ای از آنان قبلاً این تعالیم را در مصر فراگرفته بودند و با مرگ حضرت موسی (ع) مدعی شدند که می توانند خلقت را اداره کنند
9- ترویج تعالیم ماسونی در بین بنی اسرائیل و اضافه شدن تعالیم شرک آمیز فلسطینیان باستان (نه اعراب فلسطینی) به تعالیم مصری و شکل گیری تعالیم مختلط با نام کابالا
10- حکومت حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) در اوج قدرت بنی اسراییل و توقیف وسایل جادوگری توسط حضرت سلیمان (ع).
11- وفات حضرت سلیمان (ع) و بازپس گیری وسایل جادوگری از سوی جادوگران و تهمت جادوگری به حضرت سلیمان (ع) از جانب مردم بنی اسراییل.
12- ادامه ی ترویج کابالا توسط جادوگران و کاهنان معابد.
13- تسخیر اورشلیم به دست رومیان: به این ترتیب بنی اسرائیل توانائی حکومت بر خود را از دست دادند و تحت سلطه ی رومیان درآمدند.
14- ظهور حضرت عیسی(ع) و آزار رساندن یهودیان به ایشان و عروج او به آسمان
15- ظهور حضرت محمد(ص) که ایشان هم از آزار بنی اسرائیل در امان نبودند به همین دلیل پنج سال اول زندگی خود را در صحرا و در دامان حلیمه خاتون گذراندند