تحلیل و بررسی جنبه های فردی و اجتماعیفهرست:
حجاب از شعور، آگاهی و شناخت فرد آغاز می شود و هرچه مقدار شناخت و آگاهی فرد و زمینه انتخاب او از حجاب بیشتر باشد، در حقیقت می توان حجاب او را آگاهانه، با اختیار و ریشه ای دانست. فردی که حجاب خود را بااختیار و آگاهانه انتخاب کرده، هنگام معاشرت با افراد بدحجاب و بی قید و بند، به راحتی حجاب خود را کنار نمی زند؛ اما اگر انتخابش عمیق و آگاهانه نباشد، با قرار گرفتن در فضای بدحجابی، به راحتی در حجاب خود اعمال نظر می کند و پوشش بدحجابان را بر می گزیند. همراهی حجاب و نماز به این دلیل است که به حجاب جنبه تقدس بخشیده شده است؛ همان طور که طهارت جنبه تقدس و پاکی دارد. حجاب در نماز نیز مانند طهارت از امور قربی نیست؛ بلکه از شرایط صحت نماز است. همراهی حجاب با نماز می رساند که نماز گرچه عبادتی است که فرد به وسیلة آن در خلوت با خدای خود ارتباط برقرار می کند، ولی فلسفه آن جلوگیری از مفاسد اجتماعی است: «إنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکر». از بررسی جنبه های اجتماعی حجاب این تحلیل به دست می آید که هرچند حجاب، مصلحت فرد باحجاب را تأمین می کند و همرا با اختیار و آگاهی فرد انجام می شود، ولی برای دیگران، خالی از مصلحت نیست. زنی که حجاب را رعایت می کند، با حفظ آن، زمینه های تحریک جنسی در جامعه را کنترل می کند و از لغزش افراد جلوگیری می کند. رعایت حجاب در سالم سازی فضای دینی و اخلاقی جامعه و تعادل روانی آن، نقش بسزایی دارد و در مقابل، رعایت نکردن حجاب به فراخوار هر یک از مراتب بی حجابی، سلامت فرد و جامعه را تهدید می کند. مبارزه با حجاب از سوی کشورهای غربی، یکی از شیوه های فکری- فرهنگی استعمار است که آن را در کشورهای اسلامی در سالیان دورتر دنبال می کردند. استعمار در حمله به کشورهای اسلامی، به دو شیوه عمل می کند؛ یکی جریان سیاسی– نظامی که حمله و اشغال نظامی است و دیگری جریان فکری– فرهنگی که ابتدا اذهان و افکار را آماده می کند و بعد از طریق براندازی، وارد میدان می شود که در این جا بدون این که جنگی صورت گیرد، اذهان خود به خود فریفته و باخته فرهنگ و رسوم تبلیغ شده می شوند. فرانتس فانون، زنان بی حجاب را شریک جرم اشغال گران استعمار می داند و می گوید: هنوز رویای رام کردن جامعه الجزایر به کمک زنان بی حجاب که شریک جرم اشغال گرانند؛ از ذهنم بیرون نرفته است. هر زن الجزایری که کشف حجاب می کند، هر چادری که می افتد و هر چهره ای که به صورت ناآرام اشغال گر عرضه می شود، ترجمان این معناست که الجزایر، هتک حرمت و کشف حجاب را از استعمار پذیرفته است. حجاب به عنوان سمبل و نماد عفت و حیای زن مطرح است و غرب با منع حجاب به عنوان نمادی اجتماعی که قابل مشاهده در سطح عمومی است، این پیام را القا می کند که اگر حجاب فراگیر شود، موجی اجتماعی ایجاد می شود و حجاب و حفظ آن، پیام های متعددی در پی دارد که در سطح اجتماعی، قابل ارزش و ملاحظه است. تلاش در تقسیم بندی احکام به فردی و اجتماعی بر اساس کنش های انسانی، به این دلیل است که الزام حکومت در احکام فردی، راه ندارد و این تقسیم بندی در مقام پاسخ به دیدگاه موافقان با الزام حکومتی حجاب است؛ زیرا به گمان آنان، حجاب جزء احکام فردی است و حکومت دینی نمی تواند در احکام فردی دخالت کند. |
|
Home | About | Gallery | Media | Article | Sign up | Sign in | Site map | Contact us | Websites |