لینکستان :

منوی کاربران:
عضویت



پانزده شعبان؛ هویت فرهنگی

پانزده شعبان، هویت فرهنگی مردمی است که بخشی از تاریخ و جامعه و فرهنگ کشور مرا تشکیل می دهد. نیمه شعبان هویت فرهنگی مردم شیعه دوازده امامی کشور من است. اگر از هویت فرهنگی مردم شیعه دوازده امامی سرزمین خود سخن می گویم، به خاطر حب و بغض های مذهبی نیست، بلکه نگاه فرا مذهبی به جامعه خودم دارم.
بی گمان زمانی که این نوشته را می نویسم، در موضع کسی می نویسم که نگاه عاری از حب و بغض داشته باشم. البته نگاه من به مذهب و به دین، نگاه خاص خودم است. به عقیده من، دین و مذهب هویت فرهنگی مرا تشکیل می دهد. از این رو، نیمه شعبان نیز هویت فرهنگی مردمی است که به آن باور دارند.
نیمه شعبان نیمه جامعه افغانستان است. از آن جا که بخشی از جامعه کشورم را شیعیان دوازده امامی تشکیل می دهند، بر این اساس، نیمه شعبان هویت بخش عظیمی از جامعه مرا در این قلمرو جغرافیای وطن من تشکیل می دهد.
این بخش عظیم با این باورهای فرهنگی سالیان سال است که زندگی کرده است. نفس کشیده است. آرزو کرده است.
لازم است که به دوره کودکی ام برگردم. به خاطر می آورم والدین من می گفتند: شب نیمه شعبان، شب آرزوها و نیازهاست. یادم است که می گفتند: لحظه خاص این شب، آن قدر بزرگ و عظیم است که اگر کسی در کنار جوی آب، آب را به قصد طلا و جواهر شدن به بیرون جوی بریزد، همان می شود.
بزرگی این شب، همواره بخشی از تفکر مردم سرزمین مرا به خودش مشغول داشته است. بزرگی این شب، همواره روح های منتظری را تربیت کرده اند که به انتظار روز موعودی بنشیند تا منجی و مصلحی که در نیمه شعبان به دنیا آمده است بیاید تا زمین را از فساد و تباهی و بدبختی نجات بدهد و دادگری را بگستراند.
بر این اساس، نیمه شعبان، طعم شیرین عدالت و پایان ظلم و ستم را به همه تعارف می کند و لذت شیرین حضور مصلحی را می نمایاند که مردمی در انتظار این چنین روزی به انتظار می نشیند.
نیمه شعبان، مواد مطالعاتی و جامعه شناسی مردم من نیز هست. عقاید و باورهای مردمی و مناسک و مراسم و آئین های مذهبی این روز و این شب، می تواند مواد و مصالح جامعه شناسی و مردم شناسی مردم مرا تشکیل بدهد. روی این اساس، نیمه شعبان بخشی از حیات و تاریخ و فرهنگ و زندگی و روش زندگی مردم سرزمین من است.
من، نیمه شعبان را نیمه خودم می دانم. این روز را روز تولد منجی ای می دانم که روزی خواهد آمد و این انتظار، هر فرد منتظر را مهذب و پاک نگه میدارد، زیرا ستم رسیده را به انتظار دادرسی منتظر نگه میدارد و ستمگر را هراسان از روز موعودی که منجی و مصلح ظهور کند.
روز نیمه شعبان، به باور من، روز تولد عدالت و ظهور و مصلح جهانی است. این روز، روز فراق نیز است. فراق منجی ای که می آید تا فساد را برچیند و حکومت جهانی عادلانه ای را در تمام جهان بگستراند و مصلح کل بیاید تا جان تازه و روان نو در تمام این کالبدهای فرسوده بدمد. روز فراق، روز عاشقی نیز هست. عاشق، در فراق معشوقش روان رنجور دارد.
رنجوری عاشق شیرین است و شیرینی اش جریان زندگی است. شور است. فراق عاشق و معشوق تلخ است، اما آن تلخی که فراق زده کامش همواره مزه معشوق می دهد. فراق عدالت و اصلاحگری نیز تلخی ای است که کام فراق زده ها را همواره شیرین نگه میدارد.
عاشق به انتظار معشوقش همه تلخی های انتظار را می کشد. چشم به انتظار نشسته چشم روشن و درخشانی است که آئینه دار روشنی لحظه وصل است. از دید من، روز نیمه شعبان در عین حالی که هویت فرهنگی جامعه مرا تشکیل می دهد، روز تولد انتظار نیز هست. جامعه انتظار زده، جامعه عشق زده است. جامعه بلازده نیست. جامعه بلازده، جامعه بیمار است، اما جامعه انتظار زده جامعه بیدار و خردمند و عشق زده ای است که برای رسیدن به لحظه موعود از هرگونه پلشتی ها و زشتی ها خودداری کرده تا پاک و مهذب و آلایش یافته به معشوق برسد.
نگاه من به نیمه شعبان، نگاه جنگ افروزی مذهبی نیست. نگاه هتک گرایانه مذهبی نیز نیست. نگاه جمع گرایانه ای است که همانا اصلاحگری خواهد آمد و جان های طاعون زده زمانه را روشن و جهنم زمین را از آتش زشتی های زمانه پیراسته خواهد کرد.
نیمه شعبان می تواند الگوی جامعه ای باشد که مدل جامعه انتظار زده ای را در بدنه اجتماعی خودش همواره روشن نگه دارد.
البته نگاه من به نیمه شعبان و منجی موعود و مصلح کل جهانی، نگاه خرافی نیست، بلکه عاری از نگاه منتظرانه عوامانه است. نگاه منتظرَ واقعی هیچ گاه کژی ندارد و هیچ گاه به مذهب دیگر با دید متعصبانه برخورد نمی کند، بلکه نگاه های متنوع و رنگارنگ را روشن می کند و آینه بندان می کند، زیرا که روح منتظرَ، روح سیال و آفتاب زده و آفتاب خورده ای است که هیچگاه تاریکی برنمی تابد. مرکز دید جامعه نیمه شعبان دار، روشن است.
این مرکز، به تمام سمت و سویش آفتاب می تابد، زیرا عدالت و دادگری و اصلاحگری خودش آفتاب است، آفتابی که از نظر جامعه نیمه شعبانی از شرق عدالت می تابد و هیچ گاه خرافه گری و عوام گری و عوام زدگی نمی گیرد. برای این که آفتابی و روشن است و کسی که آفتاب خورده است همیشه روشن و درخشان است. جامعه آفتاب زده به سوی آفتاب حرکت می کند.
این بدین معنا نیست که بخش دیگر جامعه را تاریک و تاریک زده بپندارد، بلکه در روشنی آفتاب به انتظار مصلح و منجی ای به انتظار می نشیند تا همه تاریخ و همه جهان و همه کس از ظهور منجی کل و مصلح جهانی آفتابی شوند.
مصلح کل و منجی جهان، آفتاب است و هر کس که به انتظار آفتاب می نشیند، آفتاب خورده است و روشن. بدین روی است که نیمه شعبان را گرامی می داریم تا تولد منجی و مصلح را تجلیل کنیم و گرامی بداریم. در عین حال، از عناصر فرهنگی و هویت تاریخی نیز تجلیل کرده باشیم. احترام به نیمه شعبان، احترام به تاریخ و فرهنگ و هویت فرهنگی ما نیز هست. و بالاخره پاسداشت نیمه شعبان جلا بخشیدن به رسم و رواجهای اجتماعی ماست و این، مربوط به تمامی مردم این سرزمین است و انتظار اصلاحگری نه متعلق به قوم خاص است و نه سرزمین خاص و نه جامعه و تاریخ خاص بلکه مربوط به تمامی انسانهای روی زمین است.
صفحه نخست | مقالات | گالری عکس | نقشه سایت | تماس با ما